کم‌توانی ذهنی
جزئیات : اختلالی که با عملکرد هوشی زیر حد طبیعی مشخص می‌گردد.
۰۴آبان۱۴۰۲

کم‌توانی ذهنی

کم‌توانی ذهنی  یا عقب‌ماندگی ذهنی اختلالی است که با عملکرد هوشی زیر حد طبیعی مشخص می‌گردد. سن شروع کم‌توانی ذهنی زیر ۱۸ سال است.

سبب‌شناسی

عوامل قبل از تولد: بیشتر شامل تأثیرات ژنتیک و تغییرات کروموزومی می‌شود. ضمن این که عفونت‌های رحمی و ابتلای به بیماری سرخچه و توکسوپلاسموز (بیماری خطرناکی که از طریق گربه منتقل می‌شود) نیز در بروز عارضه نقش دارند. آنچه مسلم است بیشترین علل عقب ماندگی ذهنی همین عوامل قبل از تولد است که از نظر پیشگیری نیز اهمیت دارند، به ویژه عوامل کروموزومی مانند سندرم داون و عوامل عفونی مثل سرخچه و توکسوپلاسموز مادرزادی. در این بین عوامل حین تولد مثل زایمان مشکل و خون‌ریزی جمجمه و اشکالات تنفسی حین زایمان و … نیز مؤثر می‌باشند.

عوامل پس از تولد: شامل ضربات شدید به جمجه کودک (یرقان) سیانوز (سیاه شدن)، عفونتهای دوران نوزادی به همراه تب و تشنج، کم‌کاری تیروئید و … است که با مواظبت از کودک بخصوص قبل از سن چهارسالگی می‌توان از بروز عقب ماندگی ذهنی تا حدی جلوگیری نمود.

انواع

عقب ماندگی ذهنی بر اساس میزان بهره هوشی، از خفیف تا بسیار شدید (عمیق) وجود دارد.

جدول زیر تقسیم‌بندی‌های مربوط به عقب ماندگی ذهنی را با توجه به نوع و مهارت مورد نظر نشان می‌دهد:

مهارت مورد انتظار

نوع

بهره هوشی

آموزش‌پذیر

خفیف

۵۰ تا ۷۰

تربیت‌پذیر بالا

متوسط

۳۵ تا ۵۰

تربیت‌پذیر پایین

شدید

۲۵ تا ۳۵

ایزوله، نیازمند نگهداری در مؤسسه     

عمیق

کمتر از ۲۵

 

 

 

 

 

 

کم توانی ذهنی خفیف

کم توانی ذهنی خفیف تقریباً ۸۵ درصد موارد کم توانی ذهنی را تشکیل میدهد. افراد دارای کم توانی ذهنی خفیف در کودکی و سنین پیش از دبستان می توانند مهارت های اجتماعی و برقراری ارتباط را فرا بگیرند و در زمینه رشد حسی حرکتی حداقل کم توانی را دارند. به طور کلی کم توانی ذهنی خفیف تا بعد از کلاس اول یا دوم که نیازهای تحصیلی افزایش می‌یابد، شناسایی نمی‌شود. این افراد در سنین مدرسه و نوجوانی اغلب تا کلاس ششم پیش می‌روند. در این بازه زمانی می توان با آموزش، این افراد را به سمت سازگاری اجتماعی هدایت کرد. در بزرگسالی می توانند مهارت های اجتماعی و حرفه ای را که برای حداقل خودکفایی ضروری است یاد بگیرند. بسیاری از بزرگسالانی که به کم توانی ذهنی خفیف دچار هستند، تحت حمایت مناسب می‌توانند زندگی مستقلی داشته باشند و خانواده خود را اداره کنند. اما ممکن است تحت استرس های غیر عادی اجتماعی و اقتصادی احتیاج به کمک و راهنمایی پیدا کنند. IQ برای کم توانی ذهنی با این سطح از کارکرد انطباقی، معمولاً در محدوده ۵۰ تا ۷۰ است.

کم توانی ذهنی متوسط

این سطح از کم توانی ذهنی، حدود ۱۰ درصد موارد کم توانی ذهنی را تشکیل می‌دهد.

اکثر افراد دچار کم توانی ذهنی متوسط در کودکی و پیش از دبستان، زبان را در حدی متوسط می آموزند و می‌توانند در اوایل کودکی به میزان کافی با سایرین ارتباط برقرار کنند. در این کودکان در رشد حسی حرکتی تاخیر و کم توانی بیشتری مشاهده می شود و نیاز به سرپرستی و مراقبت در حدی متوسط دارند.

در سنین مدرسه و نوجوانی، این افراد از لحاظ تحصیلی دچار مشکل می شوند و اغلب نمی‌توانند بیش از کلاس دوم یا سوم پیش بروند. طی دوران نوجوانی مشکلات جامعه پذیری اغلب سبب انزوای این افراد می‌شود. به عبارتی، چون یادگرفتن عرف ها و ارزش های جامعه توسط این افراد مشکل است، جامعه نمی‌تواند به سادگی این افراد را برای بر عهده گرفتن نقش ها و مسئولیت ها آماده کند و در اینجا فراهم کردن حمایت و آموزش های اجتماعی و شغلی مفید خواهد بود.

افراد این دسته در دوران بزرگسالی، ممکن است بتوانند تحت نظارت مناسب به کارهای نیمه ماهر بپردازند و خرج خود را در آورند اما حتی تحت استرس اجتماعی و اقتصادی خفیف هم نیاز به راهنمایی و سرپرستی دارند.

IQ  برای کم توانی ذهنی با این سطح معمولاً بین ۳۵ تا ۵۰ است.

کم توان ذهنی شدید

فراد کم توان ذهنی شدید حدود ۴ درصد افراد دارای کم توانی ذهنی را شامل می‌شوند.

این افراد در کودکی رشد حرکتی بسیار ضعیفی دارند و از نظر گفتاری هم، حداقل تکلم را دارند ولی ممکن است مهارت های ارتباطی ساده را فراگیرند و اغلب می توانند بشمارند و کلماتی را که برای عملکرد آنها اهمیت حیاتی دارد، شناسایی کنند.

در نوجوانی اغلب می توانند در سطحی ابتدایی صحبت کرده و ارتباط برقرار کنند. در این سنین می توان عادات سالم و مسایل بهداشتی را به آنها آموزش داد اما قادر به یادگیری شغل و حرفه نیستند.

این افراد در دوران بزرگسالی ممکن است با شرایط زندگی تحت نظارت مثل خانه های گروهی بتوانند سازگاری پیدا کنند و مهارت های مراقبت از خود را بیاموزند.

IQ در افراد دارای این سطح معمولاً بین ۲۰ تا ۳۵ است. در این گروه احتمال یافتن علت کم توانی ذهنی بیش از انواع خفیف‌تر کم توانی ذهنی است.

کم توانی ذهنی عمیق

کم توانی ذهنی عمیق حدود ۱ تا ۲ درصد موارد کم توانی ذهنی را تشکیل می‌دهد.

این افراد در کودکی تاخیر و کم توانی بسیار شدید در حیطه رشد حسی حرکتی دارند. به کودکان دچار این نوع کم توانی، می توان برخی مهارت های مراقبت از خود را آموزش داد. این کودکان تحت آموزش های مناسب، ممکن است بیاموزند که نیازهای خود را بیان کنند ولی مراقبت پرستاری و حمایت مستمر برای این کودکان ضروری است.

در نوجوانی تا حدودی رشد حرکتی کسب می کنند و ممکن است به حداقل آموزش در زمینه خودیاری و مراقبت از خود واکنش مثبت نشان دهند.

این افراد در دوران بزرگسالی تا حدودی به رشد حرکتی و کلامی بیشتری می رسند. ممکن است قدرت مراقبت از خود را به طور خیلی محدود بدست آورند ولی همچنان نیازمند پرستاری هستند.

IQ در افراد دارای این سطح کارکرد انطباقی معمولاً کمتر از ۲۰ است. در اکثر افرادی که دچار کم توانی ذهنی عمیق هستند، علت کم توانی قابل شناسایی است.

پیشگیری

پیشگیری اولیه: جلوگیری از ظهور عوامل ایجادکننده عقب ماندگی ذهنی بخصوص عوامل قبل از تولد، اهمیت ویژه‌ای دارند. آموزش خانواده، ممانعت از ازدواج‌های فامیلی، جلوگیری از حاملگی بعد از سنین ۳۵ سالگی، رعایت بهداشت حاملگی (پرهیز از اشعه، دارو، ضربه به شکم، تغذیه مناسب مادر، جلوگیری و کنترل نمودن عفونت‌های مادرزادی و …) در پیشگیری اولیه بسیار مؤثر هستند. محافظت کودک پس از تولد بخصوص در دوره نوزادی و مداخلهٔ درمانی به موقع در موارد بیماری، مثل کم‌کاری تیروئیدی (هیپوتیروئیدی) نیز در جلوگیری از بروز عقب ماندگی ذهنی اهمیت دارد.

پیشگیری ثانویه: عقب ماندگی ذهنی درمان ندارد و بهترین راه کنترل آن جلوگیری از بروز آن است. به نظر نمی‌رسد داروهای خاصی نیز در کنترل پیشرفت اختلال مؤثر باشد. مهم‌ترین روش درمانی افراد عقب مانده ذهنی افزایش میزان سازگازی آنها، محیط زندگی و تنظیم توقعات محیطی و سطح کارایی این افراد در خانواده و جامعه است.

پیشگیری ثالث: انجام مشاوره خانواده و مشاوره فردی در جهت محدود کردن تأثیرات عقب ماندگی ذهنی ضرورت دارد. استفاده از روش‌های توصیه شده توسط افراد متخصص در تقویت و حفظ کارایی عملی این افراد می‌تواند باعث افزایش اعتماد به نفس و سازگاری مناسب تر با استرس‌های معمول زندگی افراد عقب مانده ذهنی گردد. آموزش کودک و خانواده، آموزش مهارت‌های کلامی، محیطی، ارتباطی، اجتماعی، همچنین آموزش‌های ویژه و فیزیوتراپی و آموزش‌های مهارت‌های جسمی همگی می‌توانند در سازگاری و رشد بهتر این افراد و توانبخشی آنان کمک مؤثری باشند.

 

درج نظر

نظرات شما

  جدیدترین ویدئوهای کانال آپارات